از "شهوت برهنگی" تا "جنون خشونت" (گفتگوهای "عقب افتاده")
جمعی از دانشجویان سنی و شیعه سیستان و بلوچستان_ پرسش و پاسخ ( حجاب، برهنگی، رفراندوم ) _ ۱۴۰۱
بسمالله الرحمن الرحیم
اگر سؤال کتبی است یا شفاهی؟ بفرمایید.
یکی از حضار: بسمالله الرحمن الرحیم. عرض من این است که در حکومت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شرایط غیر واحد و ادیان دیگری که در سرزمینهای اسلامی حضور داشتند، چطور بوده است؟ و اگر یک مسئله و آیینی داشتند که در تضاد با جامعه اسلامی بود واکنش حکومت در برابر این تضادی که بوجود میآید چطور بوده و چطور برخورد میشده است؟
جواب استاد: پیامبر اکرم(ص) فرمودند حتی به بت مشرکین هم فحش ندهید، آیه قرآن است خداوند به مسلمانها فرمود که: «لاتسبّوا» ما با بتپرستی مخالف هستیم اما الآن بتها مقدسات اینهاست به مقدسات آنها فحش ندهید با این که شرک و بتپرستی عین گمراهی و فلاک فرهنگی است اوج خرافات است. حزیز عمق خرافات است. قرآن میفرماید که فحش ندهید اما گفتگو کنید، بحث کنید. به چه شیوه؟ بِالْحِکْمَةِ، یکی حکمت. حکمت یعنی استدلال، تفهیم، عقلشان را مخاطب قرار بدهید بگویید ادلّه شما چیست؟ ادلّه ما این است. دو) وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، موعظه درست. مخاطب موعظه، قلب انسان است. حکمت و استدلال با عقل طرف بحث میکند موعظه با قلب و وجدان طرف بحث میکند یعین چیزهایی که خودت میدانی درست است ولی مقاومت و لجبازی روحی را بشکنی. ضمن این که از این آیه قرآن معلوم میشود وقتی میگوید موعظه حسنه، که موعظه سیّئه هم داریم قرآن میگوید موعظه خوب و موعظه بد. موعظه خوب و درست، موعظهای که داری طرف را تحقیر میکنی و به او توهین میکنی این که اثر موعظه را ندارد. ممکن است کسی بگوید آقا اصلاً بحث نکنید. نه، بحث بکنید. آدمهای دانا به روش درست، نه آدم بیسواد کف خیابان آن هم با توهین و تهمت، قرآن فرمود با اهل کتاب، مسیحی و یهودی، اولاً به آنها بگویید «تعالوا» بیایید «علی کلمه سواء بیننا و بینکم» ما با هم مشترکاتی داریم چرا از اختلافات شروع کنیم؟ خداوند به پیامبر(ص) میفرماید که به مسیحی و یهودی و اهل کتاب بگو که درست است که ما اختلاف نظرهایی داریم اما چرا از اختلافات شروع میکنید؟ تا به هم میرسید میگویید ما این اختلافات را داریم؟ اول از اشتراکات شروع کنید. ما و شما همهمان به خداوند عقیده داریم، ما و شما همهمان به پیامبران عقیده داریم، ما به آخرت، به اخلاق، به وحی اجمالاً عقیده داریم اینها کم چیزهایی نیست. اولاً بیایید سر این چیزها با هم وحدت داشته باشیم و هیچ کس ارباب کس دیگری نباشد ربّ فقط خدا. ما که توحید و عدالت را قبول داشته باشیم در ذیل آن هم اختلافاتی هم داریم. خداوند در قرآن به پیامبر میفرماید که با غیر مسلمانانی که اصلاً تو را پیامبر نمیدانند قرآن را هم کلامالله نمیدانند به آنها بگو بیا از مشترکات شروع کنیم چرا دعوا؟ آن وقت ما حق داریم این را بین مسلمانها نگوییم؟ یعنی بگوییم این مذهب با آن مذهب چون سر دهتا مسئله اختلاف دارد به اینها بچسب آن وقت سر 500تا مسئله که همه یک عقیده را دارند آنها را ولش کن و سر همین دهتا بیا. نکته بعدی این است که جهاد در اسلام برای مسلمان کردن غیر مسلمانان به زور شمشیر نبود. اینهایی که چند نمونه گفتم که تا شمشیر را دید گفت اشهدان لا اله الالله، اینها کسانی بودند که شمشیر برداشتند. یعنی اگر کسانی با تو جنگیدند جواب شمشیر، شمشیر است. آن در واقع تسلیم شدن است. اما کسی که با مسلمانها جنگ نداشت مسیحی و یهودی و زرتشتی، پیامبر نمیگفت که بروید شمشیر روی کله آن بگذارید و بگویید حتماً و باید مسلمان بشوی وگرنه گردن تو را قطع میکنیم! اصلاً چنین چیزی نبوده است. بلکه پیامبر(ص) اینها را به رسمیت شناخت گفت اینها توحید و شرک در طول تاریخ مخلوط شده است ما بنا را بر این میگذاریم که اینها بیاطلاع و ناآگاه هستند آزادی دین دارند، مجبور به مسلمانی نباید بکنید حقوقشان هم مثل بقیه محترم است. حتی یک مسلمانی آمد به پیامبر گفت که آقا امروز یک معامله شیرینی کردم. حضرت پرسیدند چه معاملهای؟ گفت یک غیر مسلمان مسیحی یهودی بود کلاهش را برداشتم یک چیز ارزان را گران به او فروختم، او هم نفهمید، داد و رفت. حالا وقتی بفهمد کلهاش سوت میکشد این یک هیچ به نفع اسلام، کلاهش را برداشتیم! پیامبر(ص) ناراحت شدند و فرمودند مگر حق داری کلاه کسی را که مسلمان نیست برداری؟ «لهم ما لنا و علیهم ما علینا» سود آنها سود ماست و ضرر آنها ضرر ماست. مسلمان نیست ولی دارد توی جامعه ما و زیر سایه حکومت ما دارد زندگی میکند تو به چه حقی این کار را کردی؟ گفت آقا حالا که گذشته، متوجه هم نشد. فرمود متوجه نشود تو ظلم کردی. باید بروی پیش این غیر مسلمان از او معذرتخواهی کنی و یا راضیاش کنی یا پس بدهی یا بقیه پولش را به او بدهی.
یا یک نمونه دیگر، امام رضا(ع) در مرو بودند یک سرمایهدار زرتشتی در نیشابور مُرده بود وصیت کرده بود یک بخش از اموال من را به فقرا بدهید. نگفته بود فقرای مثلاً زرتشتی یا مسلمان. گفته بود بدهید به فقرا. قاضی مسلمان نیشابور اموال او را به فقرای مسلمان داده بود. یکی آمد به امام رضا(ع) گفت ایشان چنین وصیتی کرده و قاضی هم به مسلمانها داده، این درست است؟ امام رضا(ع) فرمودند نه درست نیست برای این که وقتی یک زرتشتی میگوید پول من را به فقرا بدهید در درجه اول منظورش فقرای زرتشتی است چرا به فقرای مسلمان دادید؟ آن منظورش آن است، گفت حالا که دادیم، فقیر، فقیر است. فرمودند نه باید از بیتالمال مسلمین همان مبلغ بردارید و به فقرای زرتشتی نیشابور بدهید. پس ببینید اینطور نیست که بگوییم هرکس مسلمان نیست هر کاری میخواهیم با او بکنیم! فحش بدهیم، توهین کنیم، اذیتش کنیم، غارتش کنیم! کلاهش را برداریم. ابداً. پیامبر اکرم(ص) فرمودند در قیامت من دادستان هستم علیه مسلمانانی که در جامعه اسلامی به غیر مسلمان ستم کند. «أنا أخاصمه» من میشوم وکیل مدافع غیر مسلمانانی که در جامعه اسلامی طرف مسیحی و یهودی و زرتشتی است و به خاطر دین و مذهبش به او ظلم شده باشد. بله با مشرک، شرک ظلم عظیم است با شرک مبارزه میکردند حتی یهودی و مسیحی و زرتشتی را هم با آنها بحث کنید و بگویید شما حق و باطل را قاطی کردید. این نگاه به غیر مسلمان است حقوقشان هم محترم است. زمان خلفاء هم همینطور بود. زمان ابوبکر و عمر و عثمان و علی، به اصطلاح خلفای راشدین، آن زمان هم همینطور بوده اینها حقوق غیر مسلمانان را رعایت میکردند حالا من در زمان حضرت امیر(ع) یک حدیث یادم آمد. یک روزی داشتند میرفتند دیدند یک پیرمرد کوری کنار خیابان نشسته دارد گدایی میکند. فرمودند قضیه این پیرمرد چیست چرا گدایی میکند؟ یکی گفت آقا نصرانی است، مسیحی است مهم نیست! باز آنجا دارد که علیبنابیطالب(ع) عصبانی شدند و گفتند تا وقتی که جوان بود و در این جامعه کار میکرد نگفتید مسیحی است! حالا که پیر شده و نابینا افتاده و نمیتواند زندگیاش را تأمین کند و دارد گدایی میکند حالا میگویید مسیحی است؟! دستور دادند و فرمان دادند از بیتالمال مسلمین را بیمه کنید و تأمین کنید که نیاز نباشد از خانهاش بیرون بیاید.
اما راجع به قوانین، به آن کسانی که از اقلیتهای دینی هستند و دین دیگری دارند میفرمودند شما بروید در دین خودتان ممکن است یک چیزهایی را جایز بدانید ولی در شریعت ما حرام است، مثلاً مشروب و گوشت خوک. البته شما میدانید که اینها در آیین و کتاب مسیح اینها آنجا هم حرام و نجس است، اینها بعداً تحریف کردند. حجاب در انجیل و تورات واجب است ولی الآن اغلب مسیحیان فکر میکنند حجاب واجب نیست. ولی حجاب واجب است. همین که در زندگی با سگ و خوک قاطی نشوید یا گوشت اینها را نخورید همه اینها در کتاب مقدس عهد عتیق هست ولی رعایت نمیکنند. ولی در فقه اسلامی چه میگویند؟ میگویند اگر کسی مسیحی و یهودی است و میگوید ما شراب و گوشت و خوک و حجاب را اشکال نمیدانیم، میگویند اگر در عرصه عمومی و در خیابان، شما باید تابع قوانین کشور باشید اما این کارهایی که خودتان مشروع میدانید در حریم خصوصیتان حق دارید انجام بدهید، یعنی ممکن است شما یک جایی را برای خودتان داشته باشید، یک جایی پرورش خوک برای خودتان داشته باشید گوشت خوک بخورید، اما در جامعه علنی نه. شراب هم میتوانید خودتان با خودتان بخورید اما این که بیایید مشروبفروشی علنی در خیابان داشته باشید نه. یک کسی بگوید من حجاب را قبول ندارم و به آن عقیده ندارم، خیلی خب اشکال ندارد عقیده نداشته باش، شما در حریم خصوصیتان، در خانهتان با فامیلهایتان که مثل هم هستید و همفکر هستید در حریم خصوصیتان هر کاری میخواهید بکنید بکنید، اصلاً شراب بخور، بیحجاب و برهنه باش، نماز نخوان، روزه نگیر، به حکومت و دیگران ربطی ندارد، کسی حق ندارد تجسس کند و فضولی کند که آیا کسی در خانهشان نماز میخواند یا نه؟ به توچه! میگوید من اصلاً قبول ندارم میخواهم به جهنم بروم! خب به جهنم که میخواهی بروی جهنم، برو! اما خانهتان حریم خصوصیتان است بیرون از خانه حریم عمومی است. طرف میگوید لباس خودم است، بدن خودم است، بله، ولی خیابان خودت نیست. لباس خودت، بدن خودت، توی اتاق خوابت هر کاری میخواهی بکن. حتی توی هال خانهتان خیلی خصوصی نیست، برادر و خواهر و دیگران هستند. این که اینجا خانه خودمان است لخت مادرزاد توی هال بیایی، حتی در خانهتان هم که غیر از تو کس دیگری هست حتی آنجا هم حریم خصوصی نیست، آنجا یک حریم خانوادگی است. حالا میگویید همه ما خانوادهمان عقیدهمان یکی است آنجا ایرادی ندارد. فامیلهایمان اینطوری است، من میدانم مشروب حرام است ولی دوست دارم بخورم! خب بخور. ولی در خیابان در عرصه عمومی نمیتوانی این کار را بکنی. این چه در مورد غیر مسلمان و چه در مورد مسلمانی که شناسنامهای است ولی میگوید احکام اسلام را قبول ندارم. شما الآن ببینید کشورهای مختلف قوانینی دارند مسلمان هم نیستند ولی میگویند باید اینها را رعایت کنیم. یکی از دوستان که مدتی در سنگاپور بوده، میگفت توی سنگاپور داشتم توی اتوبوس یکی از دانشجویان بود میگفت داشتم آدامس میجویدم پلیس من را گرفت، جریمه کرد، گفت آدامس جویدن در اتوبوس ممنوع است! گفتم برای چی؟ گفت برای این که بعضیها آدامس میخورند بعد آدامس را پشت صندلی میچسبانند و میروند! این اموال عمومی است. طرف میگوید که دهن خودم است آدامس خودم است، میگوید بله، ولی اتوبوس خودت نیست. طرف میگوید من عقیده ندارم دلم میخواهد لخت مادرزاد باشم خب نداشته باش، ولی باید قانون را رعایت کنی. بیرون حقوق عمومی است، حقالناس است مسئله شخصی نیست که. مثل این که کسی بگوید من قوانین راهنمایی رانندگی را به آن عقیده ندارم نداشته باش! ولی باید پشت چراغ قرمز بایستی. فقط تو توی این شهر نیستی همه هستند. خودت تنهایی، نمیخواهی قوانین را رعایت کنی نکن. آقا من دلم میخواهد ماشینم را توی دیوار بزنم، خب بزن اما توی شهر نه، برو توی بیابان یک جایی پیدا کن ماشینت را بزن توی دیوار خودت را خلاص کن ما را هم از خودت خلاص کن. در شهر حق نداری چون حریم عمومی است.
پس ببینید اگر پیروان یک دینی یا مذهبی در یک جامعهای در اقلیت هستند اینها حقوق شهروندیشان با بقیه صددرصد مساوی است یعنی آن حکومت حق ندارد بگوید تو چون مسلمان نیستی یا مسلمانی ولی مذهب ما را نداری مثلاً به شهرداری میگویم زبالههای تو را برندارد یا خیابان تو را تمیز نکند، ما به تو برق نمیدهیم ما امنیت کوچهات را رعایت کنیم به پلیس میگوییم امنیت شهر یا کوچه اینها را ولش کن! همچین حقی نداری. همه مساوی هستند. الآن یکی بیاید بگوید من مسلمان که نیستم هیچی، بلکه ضد اسلام و ضد انقلاب و ضد ولایت فقیه هستم، ضد ایران هستم، ضد هرچه که تو دوست داری هستم، ولی قانون را رعایت میکنم، تخلف نمیکنم، خشونت نمیکنم، باید حقوق این شخص صددرصد رعایت بشود. حقوق شهروندی عادی او باید رعایت شود. اما آیا چنین شخصی را میشود اجازه داد که توی حکومت بیاید؟ این دیگر حق شهروندی عادی نیست این حق حاکمیت است. نه نمیتوانی اجازه بدهی. چون توی حکومت کسی که میآید دارد بر سرنوشت بقیه مسلط میشود میخواهد برای جامعه تصمیم بگیرد. طرف میگوید آقا شما فلان چیز را که میگویید فساد اجتماعی و اخلاقی است من عقیدهام این است که این درست است، خب یک بحث بین تو و خداست، نماز، روزه، حجاب، شراب، دروغ، یکی بین تو و خداست و به حکومت و به هیچ کس دیگری مربوط نیست اما همان کار یک بُعد دوم دارد، یک بُعد آن اجتماعی است به دیگران مربوط میشود. لباس یک بُعد شخصی دارد سلیقهات، علاقهات، گرما و سرمایش، رنگ و اندازهاش به خودت مربوط است الآن ما و شما لباسهایمان همه با هم فرق دارد، هیچ کس حق ندارد به آن دیگری بگوید چرا این لباس را پوشیدی؟ چرا رنگش اینطوری است؟ چرا اندازهاش این است؟ چرا مدلش این است؟ چرا تو عینک زدی عینک تو با عینک او چرا فرق میکند؟ خب دوست دارم به توچه؟ سفارش غذا یکی توی رستوران گفته آبگوشت بیاورید یکی هم گفته پیتزا بیاورید، حالا او به این بگوید که تو بیخود گفتی آبگوشت، او هم میگوید تو بیخود گفتی پیتزا! نه آقا هر دویتان بیخود گفتید که مزاحم همدیگر میشوید، هرکس هرچه دوست دارد، کسی را نمیتوانید مجبور کنید که غذای خاصی را بخورد یا نخورد؟ اما اگر مسلمان هستید نگاه میکنید میبینید سبک زندگی مسلمانانه با شرابخواری، با بیححابی، با قمار، با ربا، با خیانت جنسی سازگار نیست نمیشود هم مسلمان باشی هم این کارها را بکنی. میگوید من اصلاً مسلمان درست و حسابی نیستم مسلمان الکی شناسنامهای هستم میخواهم این کارها را هم بکنم، توی حریم خصوصیات بکن. علنی نمیتوانی، چون دیگران هستند. به لحاظ قانون هم میگویند در امور شخصی، هرکس تابع هر دین و مذهبی هست به همان دین و مذهب خودش میتواند عمل کند. نه این که بر حق است ولی میتواند عمل کند. مثلاً شما میگویید در دین ما شراب اشکالی ندارد، زنا هم مشکلی ندارد، حجاب هم نداریم، در حالی که هیچ دین الهی ولو منحرف شده نیست که اینها را جایز و حلال بداند. هیچ دینی. ولی فرض کنید یک کسی اینها را میگوید، میگوییم خب به آنها عقیده داری، به اینها عقیده نداری، در زندگی خصوصیتان شما میتوانید طبق ضوابط خودتان عمل کنید، شما نمیتوانید بچه یک مسیحی را مجبور کنید بیاید توی نمازجماعت شرکت کند! حالا مسلمانش را هم حق نداری! ولی بچه یک غیر مسلمان را مجبور کنید که تو باید سر کلاس دینی بیایی اسلام را یاد بگیری و الا نمیگذاریم درس بخوانی! نه؛ شما میتوانی کتاب دینی خودت را بخوانی. طرف میگوید من مسلمان نیستم حجاب را قبول ندارم، اولاً مسیحی و یهودی همه حجاب دارند، واجب است، الآن هم شما ببینید زنان زرتشتی متدین در یزد بروید ببینید همهشان حجاب دارند نه بخاطر قانون بخاطر دینشان. زنان متدین مسیحی و یهودی همه جای دنیا کم هستند ولی حجاب دارند میدانند اینها جزو پیام همه انبیاست یا همهشان شراب را حرام میدانند متدینینشان شراب نمیخورند، متدینین آنها اهل زنا و روابط نامشروع نیستند ولی خب اکثراً متدین نیستند. بنابراین در قوانین شخصی هرکسی طبق دین و مذهب خودش عمل کند. در قوانین عمومی باید تابع قانون کشور باشد تابع آن دین و مذهبی که رسمی و حاکم است. در کشور سنی یا شافعی، یک حنفی مذهب برود توی یک کشور شافعی زندگی کند، در قوانین عمومیاش باید تابع قوانین آن کشور شافعی باشد اما در مسائل شخصی مذهبیاش باید بتواند طبق مذهب خودش عمل کند. کشورهای اسلامی همه مذاهبشان با هم فرق میکند. اگر این را رعایت کنیم که آن مذهب قانون رسمی چیست و هرکسی در قوانین شخصی طبق مذهب خودش، هم عدالت است و هم مشکلی پیش نمیآید زمان حکومتهای اسلامی صدر اسلام هم همینطور عمل میشد.
یکی از حضار: با توجه به همین موضوع حجاب، در اتفاقات اخیر، ما هر موقع صحبت میکنیم به همین موضوع قانون میپردازند. طبق ماده 638 قانون مجازات، بقیه حجاب و بیحجاب و کشف حجاب، قانونگذار این موضوع را خیلی کلی مطرح کرده است، وقتی صحبت میکنیم این سخن را بیان میکنند که قانونگذار گفته جزای بیحجابی جزای نقدی است. خب این بیحجابی چه حدی دارد و چقدر است؟ و وقتی به لحاظ دینی آن را تبیین میکنیم بحث رفراندوم را بیان میکنند و میگویند ما قبول نداریم. شما در این مورد چه پاسخی دارید نظرتان را بفرمایید.
جواب استاد: دوتا سؤال فرمودید یکی حدّ حجاب. حدّ حجاب شرعی روشن است قرآن هم فرموده و همه مسلمین هم با همه مذاهب این را میدانند. اما آنچه که در عمل بحث میشود الآن مسئلهای که در درگیری تحریک میکنند مسئله کشف حجاب است. دیگر مسئله حجاب غیر شرعی و حجاب ناقص نیست موضوع کشف حجاب است. چون شما آن زمان نبودید بدانید این مسائل تازه نیست، همان اول که انقلاب شد چون زمان شاه اکثراً بیحجاب بودند حتی شاه آن آخرها اعلام کرد که از توی مدارس راهنمایی و دبیرستان هم دختران باحجاب را راه ندهید و همه اینها از درس محروم شدند سالهای 55- 56. که بعد انقلاب شد. یکی از دلایل انقلاب هم مبارزات شاه با احکام شرع بود، گسترش فساد اخلاقی، زنا، شراب، مبارزه با حجاب، سینماهای فاسد و بعد هم تسلّط کفّار، و بعد این که تاریخ هجری (هجرت پیامبر(ص)) را تاریخ پهلوی و شاهنشاهی کرد و این که به اصل قرآن باید قسم بخورند قرآن را برداشت که همه اینها باعث شروع نهضت امام(ره) و مردم شد و بعد هم پیروزی انقلاب. کشف حجاب خلاف اسلام و قرآن است، خلاف قوانین عادی است حدی شرعی آن روشن است. الآن صحبت از حدّ شرعی نیست این که آیا به احترام این قوانین یک چیزی روی سرت بگذار و بدنت را در معرض دید عمومی نگذار. دیدید که در تهران وسط خیابان 3- 4نفر از اینها لخت مادرزاد شدند! توی فضای مجازی هست. همه چیزشان را درآوردند که این مأموران انتظامی آمدند پشت به اینها و دور اینها ایستادند که چشمشان به آنها نیفتد، آنها پوشیدند و رفتند. یکیشان در اروپا یک خانمی بالا رفته لخت مادرزاد شده و میگوید این بدن من، کجایش بد است؟! شیر از این بدن خوردند. اصلاً چون بدن زن جذابیت دارد گفتند باید پوشیده باشد که اینجا جنگل نشود! چون انسان و بدن انسان کارکرد جنسی هم دارد. ون رابطه جنسی باید توأم با اخلاق و عدالت بشود، چون انسان، حیوان نیست که هر حیوانی با هر حیوانی رسید مشغول بشود و بعد هم دنبال کارش برود. چون شما با این شیوه با بیحجابی و برهنگی شروع کردید و رسیدید به شهرهایی که 70 درصد از بچهها نمیدانند پدرشان کیست، هر مردی با هر زنی میرود، معمولاً هم زنان و بچهها قربانیان این جریان هستند. آن مرد با این زن مشغول میشود یک بچه پس میاندازد، بعد میرود با یک زن دیگر، با 20تا زن، این زن میماند این بچهها، یک روز من یک سفری به یکی از دانشگاههای آمریکا رفته بودم تقریباً 20 سال پیش. کنار دانشگاه روی نیمکت منتظر ماشین نشسته بودم یک خانمی بود با چهارتا بچه هر کدام یک جور. یکی سیاه بود، یکی مثل مکزیکیها بود، یکی چشم سبز و مو بور بود یکی معمولی. من فکر کردم ایشان پرستار بچه است، از او پرسیدم شما این بچهها را پرستاری میکنید چقدر دستمزد میگیرید؟ گفت اینها بچههای خودم هستند. گفتم اینها بچههای شما هستند؟ گفت بله. گفتم آخه هیچ شباهتی به هم ندارند، گفتم پدرهای اینها کجا هستند؟ گفت نمیدانم رفتند! اینها که میگویند آقا مگر یک تار مو چه میشود؟! مگر الآن بحث تار مو است؟ الآن نه، 20 سال است، اصلاً تار مو کجا بوده؟ بحث این است که نباید کشف حجاب کنید. الآن طرف توی خیابان نافش را بیرون میاندازد یا پاهایش را بیرون میاندازد شلوار کوتاه میپوشد یعنی یک کسانی در خیابانها میگیرند که اگر در بعضی از کشورها اینها را بگیرند یا اینها را دیوانهخانه میبرند یعنی فقط دیوانهها اینطوری میپوشند یا فاحشهخانه. اینها آدمهای معمولی نیستند. این آدمهای معمولی و زنهای معمولی که در این کشورهایی که مسلما نیستند اینطوری نیستند، از کشف حجاب شروع میشود. اول میگوید روسریمان را برداریم، میگوییم خب بردارید! بعد میگوید تا اینجا عیبی ندارد؟ تا اینجا چی؟ از اینجا تا اینجا یعنی دنیا خراب میشود؟! اول میگوید با دوتا تار مو دنیا خراب میشود؟ نه فکر نکنم دنیا خراب شود، اگر تا اینجا نمیشود تا اینجا چرا نشود؟ بعد میگوید حجاب اجباری، بعد فردا میگوید شلوار اجباری، میگوید یا نمیگوید؟ اگر کسی فردا گفت من به شلوار عقیده ندارم به او چه میگویید؟ هیچی نمیتوانید بگویید. چطوری او را قانع میکنید؟ به همان دلیلی که الآن سر مسئله پوشش عقبنشینی میکنید فردا بر سر قضیه شلوار باید عقبنشینی کنید. پسفردا میگوید هوا گرم است کنار دریا ما میخواهیم شنا کنیم شما نگاه نکنید! دیدید بعضیها میگویند تو نگاه نکن. به طرف میگویند ماسک بزن، میگوید دماغ خودم است دهن خودم است! بله دهن خودت است ولی ویروسهای خودت نیست، ویروسهایت برای ما میآید و بقیه را میکشی. اگر منطقی است که نمیتواند از حجاب به عنوان یک قانون و الزام، هم الزام شرعی فردی که خب صریحاً حکم قرآن است چون بعضیها میگویند حجاب را آخوندها ساختند خدا نگفته، توی قرآن نیست آخوندها گفتند! خب این برای این است که طرف با قرآن آشنا نیست توی عمرشان اصلاً قرآن نخواندند. حکم خداست و در همه ادیان ابراهیمی بوده است حتی غیر از این، شما حتی مذاهب دیگری که توحیدی نیستند شما بروید راجع به مسئله بدن، عریانی، برهنگی، بخصوص بدن زن، بدن زن مجرای خلقت خداست. خداوند از طریق بدن زن انسان خلق میکند. مادر. بدن زن حتماً برای مرد تحریککننده است. الآن در دنیا میلیاردها میلیارد پول دارند سود میبرند فقط برای این که پول میدهند بدن خانمها را ببینند، فیلمهای پورنو، یک صنعت پردرآمد است. برای چی؟ این استثمار زن است، تحقیر زن است، قربانی آن اول زنان هستند. اینهایی که دوست دختر و پسر میگویند ازدواج سفید، اولاً میدانید این بیحجابی و ازدواج سفید و دوست دختر و دوست پسر، همه اینها مردانی هستند که دارند کلاه زنان را برمیدارند. ازدواج سفید یعنی بیا با هم برویم تا هر وقتی که من حال میکنم با هم هستیم هر وقت هم که با هم حال نکردیم یا یکی دیگر را پیدا کردم اردنگی میزنم برو پی کارت. ازدواج سفید یعنی من هیچ مسئولیتی امضاء نمیکنم. چون ازدواج یعنی مرد متعهد میشود من مسئول مسکن تو، بهداشت تو، زندگی تو، امنیت تو، کرامت تو هستم. ازدواج سفید، مرد به زن میگوید بیا آزاد آزاد سفید سفید با هم باشیم، او هم سرش کلاه میرود میگوید خب برویم! خب تو قربانی این رابطه هستی. اصلاً دوست دختر و پسرها همه جای دنیا، اینجا هم همینطور است دختر به پسر به چشم شوهر آیندهاش نگاه میکند اعتماد میکند فکر میکند این واقعاً عاشق این است و فردا میخواهد واقعاً این را بگیرد، میگوید این پدر بچهام هست! این پسره هم از اول توی این نخ است که تا چه زمانی با این تفریح کنم بعد هم دور بیندازمش و سراغ یک کسی دیگر بروم! به مادرش هم میگوید میخواهی زن بگیری از اینها برای من نگیری، اینهایی که دوست میشوند نگیر، یک زنی بگیر که حریم دارد من از آنها میخواهم. یکی از همینهایی که توئیت ضد حجاب میزد من با یک واسطه خبر دارم که خودش چند سال پیش میخواست داماد بشود خودش ضد حجاب شده بود، میخواست داماد بشود به پدرش گفته بود از این دخترهای باحجاب برای من بگیرید اینها قابل اعتماد هستند. خودش دارد علیه حجاب شعار میدهد ولی میگوید دخترهای بیحجاب که با هرکسی هستند را نگیرید! شما اگر حریم را برداشتید فردا جلو میروند. اول میگویند بیحجابی قانون بشود یعنی آزاد بشود. چون توی غرب گفتند اسم پدر را از توی شناسنامه بردارید اسم مادر کافی است! میدانید چرا این را گفتند؟ چون اغلب بچهها پدرانشان معلوم نیست کی هستند و پدرها مسئولیت نمیپذیرند، قدم بعدی این است که راه را برای این روابط باز کنند.
قدم بعد میگویند ما میخواهیم ازدواج سفید قانونی بشود و الا آتش میزنیم! یعنی دیگر هیچ زن و مردی با هم عهد ازدواج نبندند و قراردادی با هم امضاء نکنند. هرکس با هرکس شیر تو شیر باشد. قدم بعد، میگویند حرامزادگی را به رسمیت بشناسید، قدم بعد میگویند ازدواج همجنسبازان را باید قانونی کنید. خب همین مسیری است که در غرب طی شده! الآن رسیده به اینجا که با حیوان ازدواج رسمی میکنند! انواع و اقسام رابطه با حیوان با بچه، با ابزارآلات، با اشیاء داشتند الآن که زن مصنوعی درست کردند! خبر دارید که زن مصنوعی و مرد مصنوعی درست میکنند که بشود با آن روابط جنسی داشت. یعین وقتی راه را باز کردی و از اعتدال اخلاقی و انسانی بیرون آمدی، دیگر روانی و دیوانهای. هر کاری را میکنی. الآن یک چیزی به نام قاچاق سکس هست که دهها میلیون انسان، بخصوص زنها و بچهها، دهها میلیون زن و بچه دارند تجارت میشوند مثل برده و کنیز جنسی. برای سرمایهداران دنیا. از اینجا شروع میشود! اولش این است قدم به قدم! حالا آن روز دیدم که رسماً توی کلیساها یک مردی با یک میمون ازدواج کرده بود، به میمون لباس عروس سفید پوشانده بودند و این مرد با آن میمون ازدواج کرده بود. یک زنی را هم با یک خری دیدم ازدواج کرده بود. جدی میگویم فیلمش در اینترنت هست بروید ببینید. یک خری را لباس داماد پوشانده بودند و این خانم هم لباس عروس پوشیده بود آمده بودند و کشیش هم داشت برای او خطبه عقد میخواند. یک کسی با گیتارش ازدواج کرده بود نمیدانم چطوری با آن گیتار ازدواج کرده؟ بعداً میخواهند بچه بیاورند! اینها خندهدار است. وقتی بشر از اعتدال عقلی و اخلاقی بیرون رفت، به سمت جنون میرود. به گیتارش لباس عروس پوشانده با تور و گل و... بغلش کرده، توی کلیسا دارند با هم عروسی میکنند! اینها یک زمانی جوک بود، دیوانهها توی دیوانهخانهها این کارها را میکردند الآن رسماً جلوی تلویزیون و با افتخار عقلا این کارها را میکنند! دوتا مرد نرهخر که معلوم نیست کدام عروس و کدام داماد است؟ و زمان شاه آن سال آخر داشت این کارها میشد. اول از بیحجابی شروع شد، بعد جشن هنر شیراز در تخت جمشید گرفتند کنار خیابان یک زن و مرد لخت، آمیزش جنسی کردند بعد گفتند شما نمیفهمید این هنر مدرن است، شما دهاتی هستید اینها را نمیدانید اینها هنر مدرن است و جهان امروز به اینجاها رسیده است! و از کشف حجاب رضاخان با زور شروع شد و با تبلیغات کشف حجاب در دوره پهلوی و بعد دوره بعد، با چوب و چماق خیلی نبود فرهنگسازی شد که خودشان کمکم بیحجاب بشوند. بعد رسید به جایی که خانم باحجاب در کوچهها کم بود و توهین میشد. یک وقت میخواستیم رستورانی برویم، یک نفر میگفت به ما گفتند ما با حجاب کسی را راه نمیدهیم! بعد رسید به کجا؟ سال 56 بود نزدیک انقلاب بود من یادم هست صفحه اول روزنامه اطلاعات بود به نظرم، عکس دوتا پسر را انداخته بود، پسران دوتا از افسران سرتیپ تیمسارهای ارتش شاه بودند. این دوتا میخواستند با هم ازدواج کنند! صفحه اول روزنامه! من یادم هست در مدرسه آمدیم بچهها مسخره بازی میکردند میگفتند بچهها بیایید بگویید کدامها عروس است کدام داماد است؟ دو روز بچهها سر این بازی و شوخی راه انداختند. مقصود این است که قدم به قدم جلو میروند شما فکر نکن که حالا اینجوری.
و اما رفراندوم؛ چندتا کشور در دنیا قانون اساسیشان را از همان اول به رأی مردم گذاشتند؟ کسی میداند؟ چندتا کشور؟ حدس بزنید؟ هیچ کشور. فقط ایران. هیچ کشوری در جهان، نه سلطنتی، نه جمهوری، نه چپ، نه راست، ابتدا اصل نظامشان و اصل قانون اساسیشان را به رأی مردم نگذاشتند. اولین قانون اساسی رسمی به این شکل در دوره جدید آمریکا انجام داد. آمریکا نمایندههای همه ایالتها و نمایندههای مردم نبودند که قانونشان را نوشتند. تا الآن هم ده – بیست بار متمم زدند و تغییرات انجام دادند هیچ کدامش با رأی مردم نبوده است. هیچ کشوری اصل نظامش را به رأی مردم حتی یک بار نگذاشته است. هیچ کشوری قانون اساسی خود را به رفراندوم نگذاشته است یا انقلاب کردند آمدند دیگر از کسی نپرسیدند آیا ما را قبول دارید یا نه؟ یا با جنگ یک کشوری را گرفتند، یا همینطوری ارثی آمده است. انگلستان هنوز قانون اساسی ندارد. این ملکه انگلستان که مُرد میگویند اختیارات نداشته، دروغ میگویند اختیار جنگ و صلح داشته است این ملکه انگلیس و شاه انگلیس میتواند همین الآن نخست وزیر کانادا، استرالیا، نیوزلند، میتواند اینها را عزل کند و پارلمانشان را منحل کند، آنها همه کارمندان این هستند سرود ملی انگلیس، میدانید که همهاش اظهار وفاداری به ملکه و پادشاه است! نه انگلستان. کاملاً سلطنتی. و هرگز هم اینها از مردم رأی نگرفتند هرگز! بدون رأی بوده است. الآن کشورهای شمال غربی و کشورهایی که به عنوان توسعه یافته میگویند اصلاً اکثر اینها سلطنتی هستند جمهوری نیستند سوئد سلطنتی است، دانمارک سلطنتی است، همهشان هنوز سلطنتی هستند مدام به ما جمهوری جمهوری میگویند! اول که انقلاب پیروز شده، اولاً انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه، انقلاب چین، اینها انقلابهای بزرگ قرن 18 و 19 است، هیچ کدام بعد از پیروزی انقلاب اصلاً انتخابات برگزار نکردند اصلاً انتخاباتی در کار نبوده است، بله، بعضی از کشورها در این اواخر مخصوصاً، شده که مثلاً یک ماده از قانون اساسیشان را میخواهند تغییر بدهند به رأی گذاشتند مثلاً روسیه همین چند وقت پیشها آمدند این قانون که رئیس جمهور بیشتر از دو دوره نمیتواند باشد آمد قانون گذاشت که بیشتر از دو دوره بشود. اما کل نظام و سیستم و قانون اساسیاش را کجا به رفراندوم گذاشتند؟ هیچ کشوری. اگر همچین قانونی را بگذاریم باید هر ده سال – هر بیست سال باید اصل آن نظام را به رأی بگذارند، کدام کشور این کار را کرده است، این خلاف عقلانیت سیاسی است. انتخابات و رفراندوم را در چارچوب آن نظام میپذیرند نه در اصل آن.
ببینید حق اعتراض یک حق قطعی است اسلام به عنوان امر به معروف و نهی از منکر، سؤال، این را یک حق قطعی مسلّم شرعی و بلکه واجب میداند نه حق. اصلاً تکلیف است. و حکومتها باید این حق را حتماً قرار بدهند ما این قضیه را در قانون اساسیمان هم داریم، حتی تظاهرات اعتراض مسالمتآمیز. این قانون اساسی است قانون اسلام است و باید هم باشد. آن کشورهایی هم که در دنیا این حق را دادند سهتا شرط گذاشتند، یک) باید در چارچوب قانون اساسی آن کشور باشد یعنی اجازه نمیدهند که تظاهرات و اعتراض خیابانی علیه اصل آن نظام یا علیه قانون اساسی آن کشور باشد، این را اجازه نمیدهند. هیچ جای دنیا. شرط اول، باید بعد از پذیرش اصل آن نظام و قانون اساسیاش و در چارچوب آن باشد. دو) باید مسالمتآمیز، غیر خشن و با اجازه نهاد قانونی باشد. یعنی میگوید من میخواهم راجع به فلان مسئله تظاهرات کنم خیلیهایشان اجازه نمیدهند آنهایی که اجازه میدهند حالا یا مجبور میشوند یا میگویند باشد ضرر ندارد ولی مسئولیت این تظاهرات را چه کسی میپذیرد؟ کدام حزب؟ کدام فراکسیون؟ کدام شخص؟ باید مسئولیت آن را بپذیرد. باید به وزارت کشورش برود قراردادی است امضاء کند و تعهد کند و هر بندش تخلف بشود دادگاهی و مجازات میشوند و خود آنها که راه انداختند زندان میروند. میگوید باید بگویی موضوع تظاهرات چیست؟ شعارهایتان چیست؟ بروید در قوانین بینالمللی ببینید و در این کشورهایی که اجمالاً این آزادیها هست، باید بگویید چه شعارهایی را میدهید؟ مسئولیت آن با کیست؟ به چه چیزی دقیقاً اعتراض دارید؟ استناد قانونیتان چیست؟ در چارچوب قانون اساسی هست یا نیست؟ از کدام خیابان تا کدام خیابان و چطوری است؟ ترافیک را نباید بند بیاورید، انتظامات آن با شماست، هر صدمهای به هرکسی آنجا بخورد شما باید خسارت آن را بدهید، دقیقاً از ساعت چند تا ساعت چند و چقدر؟ ضوابط خودش را میگوید و میگوید در این چارچوب ما اجازه میدهیم اگر تخلف بکند دیدید که پلیس حمله میکند. پلیس آمریکا خودش در سال اعلام میکند که در سال هزار و خوردهای نفر را میکشد، یعنی هر سال هزار و خوردهای که اغلب هم سیاهپوستها هستند، سالی هزار و اندی، پلیس آمریکا خودش آمار رسمی میدهد و میگوید اینها کشته شدند چون به قانون گوش نکردند. الآن کجای دنیا پلیس میکشند؟ اعتراضات غیر خیابانی، یعنی اعتراض رسانهای، فضای مجازی، مقاله، مطالب، اینها هست چیزی را سالم نمیگذارند! به اصل اسلام که میگویند. بحث اعتراض خیابان میماند، اعتراض خیابانی یک قوانینی دارد، در قانون اساسی ما هم میگوید اغتراض خیابانی در چارچوب قانون اساسی، یعنی نمیتوانی علیه اسلام حرف بزنی، در کشور کمونیستی نمیگذارند بروی علیه کمونیست و علیه اصل سوسیالیست حرف بزنی، میگوید آن نظامش هست. در کشور سرمایهداری نمیگذارند یک کمونیست بیاید رئیس جمهور آمریکا بشود! نخستوزیر انگلیس یک مارکسیست بشود، این خلاف مبانی نظام است. آیا میشود علیه حجاب، علیه یک حکم اسلامی حرف زد؟ فردا بیایند بگویند طرفداران همجنسبازی میخواهند تظاهرات بکنند، پس فردا بگویند طرفداران شراب میخواهند مشروبفروشیها علنی بشود! خدا اجازه نداده، قانون اساسی اجازه نمیدهد. اگر گفتید ما اینها را قبول نداریم میخواهیم که اجازه بدهند! خب باید انقلاب کنید، ما انقلاب کردیم سیصد هزار شهید دادیم بیا به زور بگیر. ما به زور از شاه و آمریکا و انگلیس گرفتیم بیا به زور بگیر! اگر میخواهی علیه احکام خدا عمل کنی، اینها خط قرمز است. هیچ کشوری نمیگذارد علیه مبانیاش رفتار کنی. بله، اما میتوانید به تمام مسئولین، به قوانین عادی، به وضع جاری، به سیاستها، به مدیریتها اعتراض بکنی، حق داری و باید هم بتوانی آزادانه اعتراض کنی و مسئولین هم باید بیایند جواب بدهند. باید تابع قانون باشید. اینجا فقط؟ نه، همه جای دنیا هینطور است طبق قوانین و قانون اساسی خودشان. الآن به این اشکالی وارد است؟ اشکال منطقی یا قانونی یا اخلاقی؟ بله؟ کسی نظری دارد بفرمایید.
یکی از حضار: من حرفتان را باطل و غلط نمیدانم فقط این که حجاب از سوی کشورهای اسلامی که ما تقریباً قبول داریم آزاد است یعنی آنها کمکم دارند شُل میشوند و به آن سمت دارند میروند؟
جواب استاد: اسلامی نیست، اینها شل نشدند، اینها اغلب ملت مسلمان نیستند اینها هیچ کدامشان ادعای این که حکومت مسلمان هستند ندارند، میدانید کشورهای مسلمان، اولاً که اغلبشان مثل کشورهای کفر هستند یعنی فاحشهخانه، رقاصخانه، مشروبفروشی همه جا آزاد و علنی است اینها اصلاً کاری به اسلام ندارند. مسلمان به این معنی این که بگوید ما مسلمانیم نیست که، باید احکام اسلام را عمل کنیم. خیلی خب آنها که نمیخواهند نکنند زور که نیست، یک طرف شهر بگذارید فاحشهخانه و مشروبفروشی و مواد مخدر باشد هرکس میخواهد خودش برود مسجد! این اسلام است؟ آقا جلوی آن را اگر بگیرید بدتر میشود! من سؤال میکنم اگر واقعاً جلوی چیزی را نگیری کمتر میشود یا بیشتر؟ آقا چرا با مواد مخدر مبارزه میکنید؟ آزادش کنید وقتی ممنوع میکنید مردم حریص میشوند میخواهند بیشتر مصرف کنند! شما بگذارید آزاد باشد در تمام مغازهها باشد کمکم خواهید دید اولش یک عده میکشند و مصرف میکنند بعد کمکم خودشان میفهمند و ولش میکنند. این حرف درست است؟ شما مواد مخدر را آزاد کن، ببین 5 سال دیگر چه خبر است؟ مشروبات الکلی، یک عده فاسد هستند میروند مشروب پیدا میکنند و میسازند حتی در خانههایشان در زیرزمین میروند میخورند و بعضیها را هم دیدید که مشروبات قلابی دارند کور میشوند، میمیرند، سکته میکنند، میگویند عیبی ندارد بمیریم و بخوریم، خب اینها هیچی، هر کاری توی خانههایتان میخواهید بکنید. اما میخواهید توی جامعه بیاید و بگوید مشروبفروشی و مواد مخدر را علنی، قانونی و رسمیاش بکنید، هرکس میخواهد بکند هرکس هم نمیخواهد نکند، به ما چه؟ خب یک بخشی از جامعه یک قشری هستند اگر مشروب فروشی و فاحشهخانه و مواد مخدر قانونی و آزاد باشد آلوده میشود اگر نباشد آلوده نمیشود. یک اقلیتی هستند که وقتی قانونی نیست به هر وضعی سراغش میروند یک عده هم میبینند وقتی برای مواد مخدر و قاچاق مجازات میشوی میترسد و نمیکند. یا میبیند در دسترسش نیست باید برود بگردد نمیکند. خب شما باید تا میتوانید مانع گسترش فساد بشوید. دوستمان میفرماید کشورهای دیگر مسلمان، مگر مسلمان نیستند؟ حکومتهایشان نه مسلمان نیستند به اسلام عمل نمیکنند و خلاف اسلام دارند عمل میکنند. اولاً اینها بعد از جنگ جهانی اول و دوم، کفار بر شرق و غرب مسلط شدند و کل جهان اسلام را بین خودشان تقسیم کردند. کشورهای مسلمان، حکومتهایشان یا دست نشانده آمریکا، یا روسیه، یا انگلیس، در این صد سال، همین الآن هم اینطوری هستند. اولین کشورهای مسلمانی که رها شد ایران بود. حالا اینها ترسشان این است که این رهایی در منطقه دارد گسترش پیدا میکند کمکم میگوید یمن، عراق، سوریه، لبنان، غزه، افغانستان را هم از دست میدهیم! این است که توطئه پشت توطئه، ترور، جنگ، بمبگذاری، شورش، تحریم، تهدید، همه برای این است که میدانند اگر اینها ادامه پیدا کند صد سال دیگر جهان اسلام دوباره میتواند به آن تمدن پرقدرت مسلمانی برگردد. کشورهایی که ادعا میکنند مسلمان هستند ولی مشروبات الکلی و فاحشهخانه و مواد مخدر و قمارخانهها علنی و قانونی و رسمی رایج است همه اینها خلاف اسلام دارند عمل میکنند و قطعاً مرتکب حرام هستند و اینها حکومت اسلامی نیستند اینها دست نشانده هستند و برای خودشان کار میکنند چون میخواهند سر قدرت بمانند.
عرضم را ختم کنم، میدانید حکومتهایی که راحت هستند چه حکومتهایی هستند؟ حکومتی که اجازه بدهد فاحشهخانه، قمارخانه، بیحجابی، مواد مخدر، رایج بشود، چون میدانید جوانها همه یا مفنگی هستند یا نشئه است یا خمار است یا با دوست دختر و پسرش دارد میرقصد یا مست است؟ و... خب این نسل اصلاً خطری ندارد، خیلی از این کشورها نسل جوانشان سیاسی نیستند، همین کشورهایی که میگویند توسعه یافته، من در دانشگاههای اینها هم آمریکا، هم اروپا و هم جاهای دیگر بودم دانشجویان و استادانشان اغلب منگ هستند! باور میکنید؟ بلکه از من آن طرفتر مشنگ هستند! اصلاً نمیدانند چه کسانی دارند بر اینها حکومت میکنند چه وضعی است؟ برای چی؟ برای این که تمام وقتش را گذاشته که از شنبه که سر کار میآید تا شب یکشنبه، شب یکشنبه آنها شب جمعه ماست، تا شب یکشنبه کار بکند، یک پولی گیر بیاورد پسانداز هم خیلی نمیتوانند بکنند، یکشنبه برود حال و هول، خودش را مست کند و مواد بزند و خودش را گیخ کند و به اصطلاح خودشان خستگی هفتهاش را در کند و برای دوشنبه آماده بشود! اینجوری است. یعنی الآن حکومتی که اجازه بدهد مواد مخدر و فحشا و برهنگی رایج بشود به شما بگویم آن حکومت دیگر خطر درگیری داخلی و حق و سؤال، حق پرسش، حق اعتراض، دیگر این حرفها نیست. حال ندارد اعتراض کند دماغش را نمیتواند بالا بکشد! حق اعتراض میخواهد؟ او فقط دنبال این است که از کجا مواد گیر بیاورد که تا فردا ردیف باشد! اینطوری است. یعنی طرفداران برهنگی و مخالفان حجاب چه کسانی هستند؟ 90درصد مردان دنیا. بزرگترین مخالفان حجاب، مردان فاسد هستند. آقا چه کار دارید خانمها را میخواهند لخت بیایند چه کارشان دارید بگذارید نفس بکشند! خب ما که میدانیم برای چه تو این حرف را میزنی؟ معلوم است چرا این را میگویی؟ چون تو برای زن حریم قائل نیستی، تو برای مادر و خواهر خودت هم حریم قائل نیستی. شما زن را یک ابزار لذت مردان فاسد میدانید. الآن زن در همین غرب، تا وقتی جوان و زیبا و برهنه است محترم است! زن باید این نقش را بازی کند، اما اگر این پیر شد یا زشت شد یا گفت من برهنه نمیشوم من خودم را میپوشانم و بازیچه تو نمیشوم اینها حذف میشوند، متأسفانه طوری شده که بزرگترین خیانت به زن و ظلم به زن را اینها به عنوان دفاع از زن و حقوق زن و آزادی میگویند. یک شعاری در همین VOA و BBC میدادند همین که آن شعار را میدهد آن خانم لخت بالای ماشین رفته شعار میدهد که این بدن چشه؟ زنان ایران، مردان ایران تازه بدنشان را کشف کردند دارند کشف میکنند! بابا الآن که کشف نکردند! اصلاً آدم و حوا در بهشت وقتی هبوط کردند کشف کردند، یک مرتبه قرآن میفرماید: «سؤاتهما» یک مرتبه دیدند عجب! اینها چیه؟ بعد رفتند خودشان را پوشاندند و این لخت شدن به یک معنا یک نوع مجازات و علنی شدن عیب «سؤاتهما» بود که خودشان را پوشاندند. آدم و حوا از همان اول فهمیدند که برهنگی خلاف شأنشان است شماها هنوز نمیفهمید؟ بچه آدم و حوا هستید؟ انسان هستید؟ انسان اگر باشید میفهمید. انسان میفهمد. یعنی دقیقاً دارد به زن حمله میکند، دارد زن را تحقیر میکند، میگوید باید برای ما لخت شوید. زندگی را دارید به لجن میکشانید چون وقتی برهنگی و بیحجابی آمد خیانت جنسی میآید. مرد توی خیابان زنهای مختلف میبیند به خانه میآید و به زن خودش میگوید اگر آنها زن هستند تو چی هستی؟ آن زن هم در محل کار میبیند که مرد در محل کار مدام به او نگاه میکند نامه عاشقانه مینویسد دنبالش راه میافتد خودش زن دارد و دنبال این هم راه میافتد، وقتی که برهنگی و بیحجابی آمد فضا جنسی میشود. نگاه کنید وقتی پوشیدهایم ما نه مرد هستیم نه زن هستیم. انسان هستیم. وقتی برهنه میشویم مردانگی و زنانگی کمکم دیده میشود. حجاب؛ پوشش مرد و زن، معنیاش این است که شما در عرصه عمومی جنسیتتان مهم نیست اصل انسانیت شماست، انسان هستید. مردی و زنیتان برای همسرتان است در خانه و در حریم خصوصیتان. برای آن کسی است که با او پیمان بستی که ما عاشق هم هستیم. ما به هم وفاداریم، بله آنجا بدنتان باید کارکرد جنسی برای همسرتان داشته باشد. همه چیزهایی که میگویند در عرصه عمومی در خیابان حرام است در عرصه خصوصی بین زن و شوهر مستحب است و بخشیاش هم واجب است. یک وقتی امّذر، همسر ابوذر آمد پیش پیامبر(ص) گفت آقا ابوذر خیلی انقلابی و حزباللهی است همهاش در جهاد و سیاست و اردوهای جهادی است، اصلاً یادش رفته زن دارد ما مثل برادر و خواهر شدیم اصلاً روابط زناشویی نداریم. پیامبر(ص) ابوذر را خواستند به او گفتند شما میدانی که همانطور که وظایف اجتماعی و سیاسی و انقلابی واجب است وظایف زن و مرد در برابر هم و خانواده و فرزندانشان آن هم تکلیف شرعیشان است، هم عاطفه و هم محبّت، لباس خوب پوشیدن، دهان معطر، بدن معطر، موهایتان را درست کنید. یکی آمد دید حضرت رضا(ع) موها و محاسنشان را رنگ کردند گفتند آقا شما هم بله، به خودتان میرسید؟! امام رضا(ع) فرمودند بله، همانطور که مردان توقع دارند خانمشان زیبا باشند به خودشان برسند و معطر باشند زن هم حق دارد شوهرش باید به خودش برسد. بعد فرمودند اگر مردان به خودشان میرسیدند و به زیباییشناسی زنانشان احترام میگذاشتند زنان هم به فساد نمیافتادند. مرد و زنی که در خانه ارضاع نمیشود او عقده جنسی دارد یا لخت میشود یا دنبال ناموس مردم راه میافتد. چون عقده جنسی دارد و تأمین نشده. مسائل جنسی باید در خانواده باشد نه بیرون. بیرون اگر آمد، فضا جنسی میشود. یعنی در دانشگاه، در اتوبوس، در خیابان، در سینما، نه آنجا کار هنری است، نه آنجا کار علمی است نه کار اقتصادی، همهاش قاطی با جنسی است. بعد زنان باید مدام با هم رقابت کنند که چه کسی خوشگلتر است؟ روزی دو ساعت باید جلوی آینه به خودش برسد چون میفهمد که فضیلت در خوشگلی و جذابیت است که مردان بیشتری را دنبال خودش جذب کند یک هدف عمده این میشود که چه کار کنم که بیرون خوشگل بشوم. مردها هم یک بخش مهمی این است که بگردد خوشگلترها را پیدا کند و نگاه کند و مجانی دید بزند. مردان الآن که زیرابرو هم برمیدارند نامرد شدند. سابقاً آن مردهای لاتها و فاسدها زیرابرو برنمیداشتند الآن زیرابرو برمیدارند آرایش میکنند، بعضیها را میبینیم نمیفهمیم کدام پسر است کدام دختر است؟ فقط میدانیم اینها با هم دوست دختر و دوست پسر هستند! ولی نمیدانیم کدامشان دختر است و کدامشان پسر است باید از آنها بپرسیم!
بنابراین به این قضیه توجه کنید حجاب و پوشش، نه پوشش افراطی، نه لزوماً چادر و حجاب خاصی، بلکه همین طور که شرع گفته، که بدن سیگنال جنسی ندهد و فضا را جنسی و سکسی نکنید. در دانشگاه باید فضا علمی باشد، در خیابان فضا عمومی است، در بازار فضا باید اقتصادی باشد. اتفاقاً بیشتر به کارتان میرسید. اینها میگویند زنان اگر حجاب داشته باشند نمیتوانند درست کار کنند، اتفاقاً وقتی پوشش دارید درست کار میکنی، و الا وقتی پوشش نداری وسط کار ده نفر مدام حرفهای دیگر به تو میزنند! گفتگوهای بیخودی راه میافتد. رابطه زن و مرد فوقالعاده رابطه مهمی است و رابطه مقدسی است.
- ببینید هی میخواهم بحث را تمام کنم یک چیزهایی یادم میآید – قرآن میفرماید عشق زن و مرد غایت الهی است. این عشقی که بین زن و مرد است و این جاذبهای که مرد و زن، پسر و دختر، همدیگر را میخواهند دوست دارند به هم نگاه کنند با هم حرف بزنند و با هم بنشینند، قرآن میفرماید این از نشانههای خداوند است و بین شما مودّت ایجاد کرد این مودّت و عشق، نشانه خداست اما این را نباید با روابط غیر اخلاقی و غیر عادلانه بر اساس ارضاع شخصی خودت لحظهای نباید خرابش کنی. این عشق الهی است، این عشق بین مرد و زن الهی است، برای حفظ و ایجاد خانواده است، برای بقای نسل بشر است. قرآن میگوید ازدواج باعث میشود که زن و مرد آرامش پیدا کنند. پیامبر(ص) فرمودند نماز متأهل ثوابش دو برابر و چند برابر نماز مجرد است، چرا؟ چون یک) انسان مجرد به یک مسئولیتی تن داده است. دو) آن نیاز جنسی و عاطفی که به جنس مخالف دارد و این همیشه آدم را یک جور آزار میدهد، در خواب یک جور، در بیداری یک جور، تا چشمش به یک چیز میافتد یک جور، یا یک صدایی میشنود یک جور، و طبیعی هم هست خدا ما را اینطوری خلق کرده تا ازدواج کنیم، آن وقت همین باعث میشود که تو نتوانی ذهن و قلبت را متمرکز کنی، یعنی سخت باشد. لذا گفتند زود ازدواج کنید. این فرهنگ غربی ضد ازدواج است. به دختر 18 ساله میگویند کودک است ازدواج نکند. میگویند دختری که در مدرسه ابتدایی است لوازم ضد بارداری به او بدهید، دختر در پنجم ابتدایی امکان بارداری دارد. یعنی چی؟ یعنی تا 18 سالگی ازدواج نکنند ممنوع! اما رابطه داشته باشند حتی در مدرسه ابتدایی، فقط مواظب باشید ایدز نگیرند و بچه درست نشود. یعنی همجنسبازی را قانونی میکنند، ضد ارزش را ارزش میکنند مثل قوم لوط. الآن دوباره قوم لوط در غرب و دنیا حاکم است. فرعون و لوط و نمرود و قارون، دوباره همهشان سر کار آمدند و دنیا دستشان است. زنا، روابط جنسی دختر و پسر، حتی کودک و نوجوان اینها را ترویج میکنند. الآن فهمیدید در مدارس دارند به بچهها آموزش اخلاق همجنسبازی میدهند، همجنسبازی که عیبی ندارد چه کار کنیم از نظر بهداشتی! دارند اینها را آموزش میدهند. کارتن سوپرمن ساختند، سوپرمن زمان ما یک مردی بود، یک سوپرمن از این اواخواهریها ساختند که سوپرمن آن همجنسباز است و در فیلم و کارتن علامتهایش به بچههای کوچک میدهد. بچههای کوچک که در خانه هستند. من فیلم آن را دارم یک ویدئویی است که با 7-8 تا بچههای کوچک کودکستان بیشرف دارد صحبت میکند که عکس نشان میدهد که ببین این دوتا با هم ازدواج کردند این دوتا مرد، این دوتا زن، باز بعضیهایشان میروند یک بچه هم میگیرند، بعد میپرسد این به نظر تو اشکالی دارد؟ به بچه یاد میدهند و بعد این بچه شروع میکند همان حرفهایی که آنها یادش میدهند را میگوید. می گوید نه اشکالی ندارد، عشق است دیگه! یعنی شروع کردند از بچهگی نسل جدید را میخواهند کثیفترین کارها را یادشان بدهند. در همین غرب صد سال پیش اصلاً بیحجابی به این شکل نبوده است. یک فیلمهایی هست برای صد سال پیش، یک فیلم آن را من دارم لندن را نشان میدهد- نمیدانم دیدید یا نه- تقریباً 90- 100 سال پیش، تمام زنهایی که در خیابان هستند همه پوشیدهاند یعنی یک چیزی روی سرشان انداختند لباس گشاد است و اصلاً توی هیچ کدام از اینها زن نیمه برهنه نیست چه برسد به زن برهنه و بیحجاب! به صد سال ببینید چه کار کردند که این طوری شد؟ حالا یادتان باشد اینهایی که میگویند حجاب نباشد یا رابطه فلان باشد، قدم به قدم جلو میروند. یک فرقش هم این است زمان انقلاب شعار بچهها این بود: ایمان، جهاد، شهادت، تنها راه سعادت. حالا میگویند نترسید نترسید ما همه با هم هستیم. ایمان، جهاد، شهادت، تنها راه سعادت، یعنی ما اینجا آمدیم برای شهید شدن. اگر کسی با حجاب مشکل فکری – فرهنگی دارد حق دارد سؤال کند، اشکال کند، بگوید حجاب را قبول ندارم، به این دلایل، باید هم بروید منطقی جواب او را بدهید، کرسیهای آزاداندیشی بگذارید، به هیچ وجه حق ندارید جلوی سؤال یا اِشکال کسی را بگیرید. جوابش را میدهید، طرف آخرش میگوید من باز هم قبول ندارم، خب این جرم نیست. اما اگر گفتید که من مبنای قانون اساسی و اسلام را قبول ندارم میخواهم علناً با حکم اسلامی مخالفت کنم اجازه هم ندهی میآیم میزنم، میکشم آتش میزنم، خیلی خب بسمالله، این کار را بکن. حتماً. ما 300 هزار شهید دادیم، در جنگ بچههای ما 72 ساعت زیر بمباران شیمیایی میایستادند عقب نمیآمدند، جلوی هم تکه تکه میشدند، پدر و پسر غواص بودند وارد اروند که شدند گفتند هر کداممان شهید شدیم آن دیگری که اگر توانست او را عقب بیاورد! سه ساعت نگذشت دیدم که پدر بچهاش را بغل کرده و دارد جنازهاش را اینطرف میآورد، آورد این طرف آب گذاشت که جنازه دست دشمن نیفتد، دوباره خودش طرف دشمن رفت. فردایش هم جنازه خودش را عقب آوردند. اگر میخواهید با اسلام دربیفتید اینطوری باشید. پدر و پسر بیایید کشته شوید، به میدان مین بروید، 70 ساعت زیر بمب شیمیایی باشید. هرکس مسلمان است. اینطوری است که بگویید ما با اسلام مخالفیم باید اجازه بدهید که احکام اسلام را زیر پا بگذاریم. نه، 300 هزار شهید، یک میلیون یتیم، چند صد هزار جانباز دادیم. ما بچههایی داریم که 40 سال است روی تخت خوابیدند نفس نمیتوانند بکشند اینطوری نیست که به شما تحویل بدهند، خب به خود شاه تحویل میدادند. شاه وقتی 17 شهریور کشت به مسلسل میبستند همان موقع باید کنار میرفتیم. در سه قوه ما، در قوانین ما اشکالاتی هست، فضای انتقاد باید صددرصد باز باشد، آزادی بیان، آزادی نقد، و مسئولین باید شفاف پاسخگو باشند. هیچ کس حق ندارد بگوید که یکی تصمیم حکومتی گرفته، به او بگویند چرا این کار را کردی بگوید به توچه! پیامبرش که پیامبر خدا بود میگفت از من بپرسید، مشکلات را به من منتقل کنید، از من سؤال کنید. پیامبر(ص) آن روزی که مریض بودند در آخرین سخنرانیشان فرمودند اگر کسی از طرف من احساس میکند که حقی به گردن من دارد من جایی کوتان کردم یا من را ببخشد و حلال کند یا جبران کند. این پیغمبر است. طرف بلند شد گفت شما حواستان نبود داشتید صف را منظم میکردید به شانه من زدید. پیامبر فرمودند بیا بزن. گفت نه، آنجا در جبهه بود شما تازیانه دستتان بود با آن زدید، پیامبر(ص) به بلال یا مقداد بود فرمودند بروید به فاطمه بگویید که تازیانه را بیاورد. حضرت فاطمه(س) فرمودند مگر جهاد یا جنگ است؟ گفت نه، پیامبر(ص) اینطوری گفتند یک کسی هم میخواهد پدرتان را بزند. حضرت فاطمه(س) فرمود چطور کسی دلش میآید ایشان را بزند؟ حسن و حسین آنجا نیستند که به جای پیامبر(ص)، پسران من را بزند؟ حضرت فاطمه(س) در حالی که اشک میریختند تازیانه را دادند، جلوی جمع، پیامبر(ص) فرمودند بزن. آن مرد گفت من لباس تنم نبود شما باید لخت شوید، پیامبر(ص) لباسشان را کنار زد، او جلو آمد و شانه پیامبر را بوسید، گفت میخواستم همه ببینند و بفهمند که پیامبر خدا کیست؟ وقتی پیامبر ما اینطوری است بقیه چه میگویند؟ هیچ کس در جمهوری اسلامی حق ندارد بگوید من حاکمم، مسئولم، هر غلطی دلم بخواهد میکنم! هیچ کس حق ندارد بگوید این کار را دلم خواست! دلت بیخود خواست. ما در حکومت اسلامی دلم میخواهد نداریم. باید جواب بدهید طبق کدام قانون؟ به وظیفهتان چقدر عمل کردید؟ کجا نکردید؟ حضرت امیر(ع) به مالک میگویند اگر یک جایی نتوانستی به وظیفهات عمل کنی از مردم شفاف عذرخواهی کن، اگر هم عذری داری به مردم بگو مردم باید بدانند که تو به آنها دروغ نگفتی. باید موانع تو را بدانند، با مردم صاف باش. این اسلام است. حق اعتراض هست، حق سؤال هست، حق انتقاد هست، همه اینها هست، اما این که بگویید من میخواهم بیرون بیایم علیه احکام اسلام تظاهرات کنم بعد هم بزنی و بسوزانی نه اینها نیست. ببخشید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی